• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/75

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

75 Cards in this Set

  • Front
  • Back
  • 3rd side (hint)

Acquaint

بلد شدن / اشنا شدن

Nancy acquianted herself with the new computer

Cemetery

قبرستان / هادیره

Curse

نفرین کردن

Disguise

لباس مبدل

Fancy

تصوری

Flashlight

چراغ دستی

Hood

کلا کورتی

Inhabitant

ساکن

Nourish

نان دادن / تغذیه کردن

Pirate

دوزد دریایی

Publocation

انتشار / نشر

Riddle

چیستان

Rot

خراب شدن / فاسد شدن / از بین رفتن

Scare

ترساندن

Shortly

به تور مختصر

Skeleton

اسکلت

Spoil

خراب شدن / فاسد شدن/ خوسا کیدل

Starve

از گوشنگی مردن

Thrill

حیجانی

Wicked

شریر / بد کار

Arise

بلندن شدن/ پیښیدل

Benefactor

نیکو کار/ سخی

Blacksmith

آهنگر

Charitable

سخی

Compensate

مزد دادن/ اجره دادن

Encounter

روبروشدن/ نزدیک شدن

Exceed

قدم بالاتر نهادن / تجاوز کردن

Forge

به سختی ساختن / یا تولید کردن

Humble

پروتن/ حقیر

Ladder

زینه

Model

حقیر/ شرمنده

Occupy

اشغال کردن

Prosper

کامیاب شدن / موفق شدن

Sustain

تقویه کردن

Unit 2

Memorize them

acquire

بدست آوردن

Awkward

شرمنده

Deceive

چل دادن / پریب دادن

Fake

ساخته گی

Hatred

نفرت

Neglect

غفلت کردن

Offend

قانون شکنی کردن/ جرم کردن

Ridiculous

خنده دار / مسخره

Unit 3

Memorize

Alley

کوچه

Chore

کار روزمره خانه

Decent

کار خوب

Disgrace

خجالتی نوم دی

Irritate

عصبانی کردن

Loose

سوست

significant

موهم

Tease

کسی مسخره کردن

Unit 4

Memorize these words

Bloom

غوړیدل

Compact

فشورده

Decay

تخریب شدن

Alert

خبر کردن

Broadcast

پخش کردن / نشر کردن

Bulletin

اعلانیه

Bump

برامادگی

Chop

ریزه ریزه کردن

Closet

اتاقک (برای قرار دادن ملافه و جامه و غیره)

Console

تسلی دادن، دلداری دادن

District

● ناحیه، بخش، برزن، حوزه، منطقه، الکا

Endure

● (درد و خستگی و غیره) تاب آوردن، تحمل کردن، رنج بردن، (درد) کشیدن، پایستن، یارا داشتن

Execute

● (اجرای قانون و مقررات کردن

Grasp

● محکم گرفتن، در دست گرفتن، چنگ گرفتن

Senator

سیناتور

Someone who makes laws for a state

Skull

● جمجمه، استخوان سر (شامل کاسه‌ی سرو فک‌ها و استخوان آهیانه)، کاچک

Stir

مخلوت کردن توسط یک چیزی کوچک مانند کاشوق

Tap

● (به طور سریع و ملایم) زدن، نواختن، ضربه زدن، آهسته زدن، تق تق زدن

Tremendous

● عظیم، فوق العاده

Underneath

● زیر، پایین، تحت

paint the underneath of the table

Worm

● کرم، کوخ، شکند، کرمک

Rear

● پشت، عقب، پس -، واپس

The man loaded the rear of his truck with boxes