• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/165

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

165 Cards in this Set

  • Front
  • Back
  • 3rd side (hint)

کوشْک

ساختمانی بلند، وسیع و زیبا که اغلب در میان باغ قرار گرفته، قصر، کاخ

اختر سعد

سیاره‌ی مشتری که به سعد اکبر مشهور است

افلاک

جمع فلک، آسمان

بدر

کاه شب چهارده، ماه کامل

بهرام

سیاره‌ی مریخ

شیر سپهر

آفتاب

کیوان

سیاره‌ی زحل

هلال

ماه نو

زر پاره

زر سکه شده

سودا

تجارت، داد و ستد

سوداگر

خریدار و فروشنده، تاجر

بوقلمون

نوعی دیبای رومی که هر لحظه به رنگی در می‌آید

پرنیان

پارچه‌ی ابریشمی دارای نقش و نگار، نوعی حریر

پلاس

جامه‌ای پشمینه و ستبر که درویشان پوشند، نوعی گلیم درشت و کلفت و کم‌بها

توزی

منسوب به توز، پارچه‌ی کتانی که نخست در شهر توز می‌بافته‌اند

جُل

پوشش به معنای مطلق

جیب

گریبان، یقه

جیر

نوعی چرم دباغی شده با سطح نرم و پرزدار که در تهیه‌ی لباس کفش کیف و مانند آن‌ها به کار میرود

حریر

پارچه‌ی ابریشمی، پرنیان

خَشَن

گیاهی که از آن لباس میبافند و فقیران و درویشان میپوشند

خورجینک

خورجین کوچک، کیسه‌ای که معمولا از پشم درست میکنند و دارای دو جیب است

دستار

سربند و عمامه

طیلسان

نوعی ردا

کتّان

گیاهی که از ساقه‌ها الیاف آن در نساجی استفاده میکنند

کلاف

نخ و ریسمان و جز آن که گرد کرده باشند ریسمان پیچیده‌ی گرد دوک

معجر

سرپوش، روسری

آخُره

چنبره‌ی گردن، قوس زیر گردن

بَنان

سرانگشت

تک و پوز

دک و پوز، سر و صورت

جبهه

پیشانی

جبین

پیشانی

زنخدان

چانه

غارب

میان دو کتف

قفا

پس گردن، پشت گردن

کُلّه

برآمدگی پشت پای اسب

کنار

آغوش

گُرده

پشت، بالای کمر

مشام

بینی، حس بویایی

میان

کمر

نای

گلو

قسمتی از بدن

وجنه

رخسار، عذار، عارض

وقب

هر فرورفتگی اندام چون گودی چشم

آماس

ورم، تورم

استسقا

نام مرضی که بیمار آب بسیار خواهد

افگار

مجروح، خسته

خَستن

زخمی کردن، مجروح کردن

درست

تندست، سالم

سرسام

تورم سر و مغز و پرده‌های آن که یکی از نشانه‌های آن هذیان است

شَل

دست و پای از کار افتاده

عارضه

حادثه، بیماری

علت

بیماری

ادیب

سخن‌دان، سخن‌شناس

بدرقه

محافظ، راهنما، راهبر

تزار

پادشاهان روسیه در گذشته

جولقی

پشمینه پوش، درویش

چاووش

آنکه پیشاپیش زائران حرکت میکند و با صدای بلند و به آواز اشعار مذهبی میخواند

خَمّار

مِی‌فروش

خوالیگر

آشپز، خورشگر

داروغه

پاسبان و نگهبان، شب‌گرد

درزی

خیاط

دستور

وزیر

شخص

دلّاک

کیسه‌کش حمام، مشت و مال دهنده

رایزن

مشاور

زاهد

پارسای گوشه‌نشین که میل به دنیا و تعلقات آن ندارد

ساربان یا ساروان

شتربان، نگهبان شتر

شبان

چوپان

عامل

حاکم، والی، کارگزار

عطار

داروفروش

علامه

آن که درباره‌ی رشته‌ای از معارف بشری دانش و آگاهی بسیار دارد

عَمَله

جمع عامل، کارگران

فرّاش

فرش گستر، گسترنده‌ی فرش

فقیه

عالِم، دانای علم فقه

قوّال

بازیگر نمایش‌های دوره‌گردی

محتسب

مأمور حکومتی شهر که کارش نظارت بر اجرای احکام دین و رسیدگی به اجرای احکام شرعی بود

معرّف

شناساننده

مقریان

جمع مُقری، قرآن خوان

مُکاری

کرایه دهنده‌ی اسب، الاغ و مانند آن‌ها، چاروادار

میراب

مسئول تقسیم آب جاری در خانه‌ها و مزارع و باغ‌ها

نقّال

کسی که داستان‌های شاهنامه را در قهوه‌خانه نقل می‌کند

واعظ

پند‌دهنده، سخنور اندرزگو

آغوز

اولین شیری که یک ماده به نوزادش می‌دهد

بُنشن

خواربار از قبیل نخود، لوبیا و عدس

چاشنی

مزه، طعم

خورش

خوردن، خوردنی، طعام

شوربا

آش ساده که با برنج و سبزی می‌پزند

شهد

عسل

هلیم

غذایی لذیذ که از گندم پوست‌کنده و گوشت می‌پزند

برگستوران

پوشش اسبان و فیل‌ها به هنگام جنگ

جرّاره

ویژگی نوعی عقرب زرد بسیار سمی که دمش روی زمین کشیده می‌شود

جَرَس

زنگ کاروان

جَلاجِل

جمع جُلجُل، زنگ، زنگوله

چموش

لگدزن، سرکش، اسب لگدزن

دواسبه

شتابان، باعجله

دوال

چرم و پوست

راهوار

آنچه با شتاب اما نرم و روان حرکت می‌کند، خوش حرکت و تندرو

رکاب

حلقه‌ی فلزی که در زین اسب آویخته می‌شود و سوار، پا در آن میگذارد

سرگین

فضله‌ی برخی چهارپایان

عِنان

افسار، دهانه

فتراک

ترک‌بند، تسمه و دوالی که از پس و پیش زین اسب آویزند

قاش

قاچ، قسمت برآمده‌ی جلوی زین، کوهه‌ی زین

کُنام

آشیانه

گُرزه

ویژگی نوعی مار سمی و خطرناک

لگام

افسار، دهنه‌ی اسب

مَحمِل

کجاوه که بر شتر ببندند، مهد

مطوقه

طوق‌دار

حلبی

ورقه‌ی نازک فلزی

سیماب

جیوه

سیماب‌گون

جیوه‌ای

سیمینه

منسوب به سیم، ساخته شده از نقره

کیمیا

جوهری که ماهیت اجسام را تغییر دهد و کامل‌تر سازد، اکسیر

آخُره

چنبره‌ی گردن، قوس زیر گردن

آزرم

شرم، حیا

آزمند

حریص، مولع

آز

حرص، ولع

آماس

ورم، تورم

ابتهاج

شاد شدن، مسرت

ابوالعجایب

صاحب شگفتی‌ها، شگفت‌آور

اثر

نشان، تأثیر، تألیف

اثنا

میان، بین، حین

اَحرار

جمع حُر، آزادگان

اِحرام

آهنگ حج کردن، برخود حرام گردانیدن بعضی چیزهای حلال و مباح

اُخت

مأنوس، سازگار

ادهم

سیاه، اسب و ستور سیاه‌رنگ

اِذلال

خوارشمردن، خوارکردن

اذن

اجازه، رخصت

اَرحام

جمع رَحِم، مجازا خویشان

ارغند

خشمگین و قهرآلود

از قضا

اتفاقا

ازرقی هروی

از شاعران نیمه‌ی دوم قرن پنجم

استبعاد

دور دانست، بعید شمردن چیزی

استحقاق

سزاواری، شایستگی

استخلاص

رهایی جستن، رهایی دادن

استدعا

درخواست کردن، خواهش کردن

استراق

دزدیدن

استرحام

رحم‌خواستن، طلب رحم کردن

استسقا

نام مرضی که بیمار آب بسیار خواهد، بیماری تشنگی

استشاره

رای‌زنی، مشورت، نظرخواهی

استظهار

پشت‌گرمی

استغراق

غرق‌شدن

اُسَرا

جمع اسیر، گرفتاران

اِسرا

در شب سِیر کردن، هفدهمین سوره‌ی قرآن

اسوه

پیشوا، سرمشق، نمونه‌ی پیروی

اصناف

جمع صنف، انواع، گونه‌ها، گروه‌ها

اطوار

رفتار و یا سخنی ناخوشایند و ناهنجار

اعانت

یاری دادن، یاری

اعتصام

چنگ‌زدن در چیزی، خود را از گناه بازداشتن

اعراض

روی گرداندن از کسی یا چیزی

اعزاز

بزرگداشت، تکریم و گرامی‌داشت

اَعیان

جمع عین، بزرگان، اشراف

افغان

فریاد و زاری

اقناع

راضی ساختن

التهاب

زبانه کشیدن، شعله‌ور شدن

الحاح

اصرار، پافشاری

اَلحان

جمع لحن، آهنگ‌ها و آواها

الفت

انس و دوستی

الوهیت

خدایی، خداوندی

اِمحا

محو کردن، نابودی

اناء

ظرف، کوزه، سبو

انابت یا انابه

بازگشت به سوی خدا، توبه، پشیمانی

انبساط

خودمانی شدن

انتباه

بیدار شدن، آگاهی

اوهام

جمع وهم، خیالات

اهتمام

سعی و کوشش، همت گماشتن

اَهل

شایسته، صالح و نیک

اهلیت

شایستگی، لیاقت